نحوه انجام برنامهریزی استراتژیک در استارتاپ
آیا در استارتاپ خود یک سفر برنامهریزی استراتژیک را آغاز میکنید؟ این تمرین است که تعیین میکند به عنوان یک کسبوکار به کجا میروید. بیایید بررسی کنیم که چگونه میتوانید یک رویکرد جامعوعملی برای برنامهریزیاستراتژیک داشته باشید.
عناصر برنامهریزیاستراتژیک را درک کنید.
هنگام برنامهریزیاستراتژیک، چشمانداز، استراتژی، اهدافاستراتژیک و ابتکارات خود را برای سالها یا سهماهه بعدی ایجاد میکنید.
- چشمانداز: این وضعیت بلندمدت چیزی است که شرکت برای دستیابی به آن هدف دارد و توسط مدیر عامل یا بنیانگذاران تعیین میشود.
- استراتژی: این برنامه برای دستیابی به چشمانداز است و توسط مدیر عامل با تیم اجرایی تنظیم میشود.
- اهداف استراتژیک: این شامل تعیین اهداف کوتاه مدت و قابل اندازه گیری برای دستیابی به استراتژی است. اینها توسط تیم اجرایی ساخته شده است.
- ابتکارات: اینها تاکتیک های حمایتی برای دستیابی به اهداف استراتژیک هستند و می توانند به صورت متقابل یا توسط تیم های خاص هدایت شوند. تیم اجرایی طرح را با نظرات تیم های خود تدوین می کند.
این فرآیند می تواند نتایج ارزشمندی را برای یک کسب و کار به همراه داشته باشد، از جمله همسویی شرکت و هیجان در مورد اهداف سال آینده. پشتیبانی و هم ترازی برد؛ شفافیت و دید در نقشه راه محصول، طرح ورود به بازار و نقشه استخدام؛ و شفافیت در مورد بودجه ها و ابتکارات برای افزایش کارایی.
با این حال، تشخیص عدم قطعیت هنگام برنامه ریزی استراتژیک بسیار مهم است. با توجه به روندهای فناوری، رویدادهای جهانی و تغییرات اقتصادی، تنظیم مجدد چشم انداز ضروری است.
با رشد استارتاپ، رویکرد خود را تنظیم کنید.
هر استارتاپی نیازی به اجرای این تمرین ندارد. من معتقدم که با رشد تیم شما و افزایش درآمد بسیار مهم می شود. من به کسب و کارها پیشنهاد می کنم شروع به اجرای یک برنامه برنامه ریزی استراتژیک سالانه از مراحل سری B و C کنند.
- استارت آپ های کوچک زیر سری A (تا 100 کارمند) باید استراتژی خود را هر سه ماه یکبار ارزیابی کنند. برنامه ریزی استراتژیک سالانه ممکن است ضروری نباشد.
- استارتآپهای سریA (بیش از 100 کارمند (باید یک تمرین متفکرانه انجام دهند، هر شش ماه یکبار ارزیابی مجدد کنند و در صورت لزوم، محورها را انجام دهند.
- استارت آپ های سری B و C (بیش از 200 کارمند) باید حداقل یک چشم انداز پنج ساله داشته باشند و یک برنامه یک ساله داشته باشند که قابل تجدید نظر باشد.
- پس از سری ) Dبیش از 500 کارمند( استارت آپ ها باید برنامه ریزی استراتژیک رسمی را با پشتیبانی قوی از تیم استراتژی اجرا کنند.
از تصمیمات خود با داده ها، پیش بینی ها و مطالعات موردی پشتیبان تهیه کنید.
برنامه ریزی استراتژیک فقط در مورد نظرات رهبران نیست. برای مبارزه با تعصبات ذاتی شواهدی می طلبد. همانطور که در یک مقاله دانشکده بازرگانی هاروارد توضیح داده شد، "فرآیند برنامه ریزی استراتژیک شما را مجبور می کند تا بررسی کنید و توضیح دهید که چرا هر تصمیمی را می گیرید و از آن با داده ها، پیش بینی ها یا مطالعات موردی پشتیبان تهیه کنید، بنابراین با سوگیری های شناختی خود مبارزه کنید."
من به رهبران توصیه می کنم در استراتژی خود برای مبارزه با تعصب گام های زیر را بردارند.
- تجزیه و تحلیل داده های تاریخی در محدوده خود برای درک عملکرد گذشته.
- عملکرد آینده پروژه را با استفاده از مفروضات آگاهانه انجام دهید.
- از معیارهای صنعت برای ایجاد فرضیه های رشد استفاده کنید.
- از هیئت مدیره و کارمندان خود بازخورد جمع آوری کنید تا این فرضیه ها را اصلاح کنید و از انصاف اطمینان حاصل کنید.
طرح را اجرا کنید.
اجرای برنامه استراتژیک یک روش است. هر شرکتی بسته به زمینه و فرهنگ خود باید متدولوژی خاص خود را داشته باشد.
من توصیه می کنم یک چارچوب بالا به پایین را در پنج مرحله دنبال کنید.
- چشم انداز و استراتژی سال آینده را به اشتراک بگذارید. مدیر عامل باید چشم انداز و استراتژی از جمله اهداف درآمدی را با تیم اجرایی خود به اشتراک بگذارد و بازخورد جمع آوری کند.
- اهداف استراتژیک را تعریف کنید. در مرحله بعد، مدیر عامل و تیم اجرایی باید اهداف استراتژیک را تعریف کنند که به آنها کمک می کند تا به چشم انداز خود دست یابند و شروع به بحث در مورد برنامه کنند.
- برای دستیابی به هر هدف استراتژیک برنامه ای ایجاد کنید . تیم اجرایی، با کمک مدیران خود، باید فهرستی از ابتکاراتی که میخواهند برای دستیابی به آن اهداف استراتژیک اجرا کنند، ارائه دهند.
- برای هر ابتکار یک طرح ایجاد کنید. هنگامی که تیم اجرایی با برنامه کلی هماهنگ می شود، مدیران باید برنامه هایی را برای اجرای هر ابتکار مشخص کنند.
- تطبیق اهداف بین مدیرعامل و مدیران اجرایی. سپس مدیران عامل باید بازخورد مدیران را جمعآوری کنند و اهداف کلی را بر این اساس هماهنگ کنند.
فرآیند برنامه ریزی استراتژیک تکراری است و باید همکاری بین مدیرعامل، مدیران اجرایی و مدیران را تقویت کند. در نهایت، این شرکت را با استراتژی سال آینده همسو می کند و مدیران را قادر می سازد تا برنامه را تعریف کنند.
برگرفته از نشریه Forbes